تخصیص کار و تعیین ترکیب تولید برای مسأله متعادل سازی خط مونتاژ U شکل فازی با بکارگیری تئوری محدودیت ها
تکرار نام مولف :
فرزانه سردشتیان
سال نشر :
1397
صفحه شمار:
109ص
یادداشت
چکیده
یکی از مهمترین حوزه های کلیدی در زنجیره تأمین، برنامه ریزى تولید می باشد که به همراه متعادل سازی خط مونتاژ جزء مسائلی هستند که در دهه¬های اخیر، تحقیقات گسترده ای بر روی آن ها انجام شده است. خطوط مونتاژ U شکل نیز بدلیل داشتن مزایایی نسبت به خطوط مستقیم بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند.
در اکثر مطالعات پیشین، زمان کارها قطعی فرض شده اما این فرض غیرواقعی است زیرا سطح مهارت ها، خستگی و غیره بر زمان کارها تأثیر می گذارد. بنابراین، برای نشان دادن عدم قطعیت زمان پردازش، اعداد فازی مناسب هستند.
تحلیل گلوگاه یک روش مناسب برای تخصیص اپراتورها و کارها به ایستگاه هاست و نقش مهمی در بهره وری سیستم های خط مونتاژ دارد. متأسفانه مطالعات کمی از این روش برای تخصیص اپراتور و تعادل خط مونتاژ به طور همزمان استفاده کردند.
از این رو، یک مدل ریاضی دو سطحی فازی برای تعادل خط و تعیین ترکیب تولید ارائه شده است که در آن زمان کارها وابسته به سطح مهارت اپراتورها می باشد. یکی از روش های مناسب برای آزادسازی گلوگاه ها در این خطوط، تئوری محدودیت های اصلاح شده (RTOC) می باشد. به همین جهت برای حل مسأله از یک روش پیشنهادی شامل یک الگوریتم ابتکاری برای تعادل خط با حداقل زمان سیکل و الگوریتم RTOC برای تعیین ترکیب تولید با حداکثر سود استفاده شده است.
در نهایت مسأله مورد نظر به منظور بررسی قواعد مختلف تخصیص کار و اپراتور با استفاده از مسائل در ابعاد مختلف مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد متعادلسازی خط مونتاژ متأثر از قواعد تخصیص می¬باشد در حالی که بدلیل عملکرد مناسب الگوریتم RTOC، سود تحت تأثیر این قواعد قرار نمی گیرد. جهت بررسی کارایی روش پیشنهادی نیز نتایج حاصل از این روش با نتایج بدست آمده به روش حل دقیق GAMS مقایسه شده است. پس از تحلیل مشاهده گردید روش پیشنهادی برای بدست آوردن نتایجی نزدیک به نتایج بهینه در مدت زمان کوتاه، کارآمد می باشد.
کلمات کلیدی: مسأله متعادلسازی خط مونتاژ Uشکل (UALBP)، ترکیب تولید، رویکرد فازی، تئوری محدودیت های اصلاح شده (RTOC)