چکیده
تبلیغات یکی از ابزارهای مهم ارتباطی در عصر حاضر میباشد که بهعنوان زیر مجموعهای از فعالیتهای بازاریابی به حساب میآید. از جمله مسائل مهم در امر تصمیمگیری حوزه تبلیغات، میتوان به مباحث انتخاب شرکت تبلیغاتی مناسب و تخصیص بودجه تبلیغات به رسانههای ارتباط جمعی مختلف اشاره کرد. هر دوی این مسائل از جمله مسائل تصمیمگیری چندمعیاره میباشند، چرا که تعداد زیادی معیار/ هدف در امر تصمیمگیری دخیل میباشند. فرایند سنتی تخصیص منابع غالباً ذهنی، تجربی و مبتنی بر روشهای غیرکارا است و لذا به رضایت عمومی نمیانجامد و قابلیت تعمیمپذیری و انطباق ریاضی ندارد. از طرفی، با توجه به عدم اطمینان حاکم بر بازارهای امروزی، امکان اتخاذ تصمیمات بودجهبندی بصورت قطعی امری غیر ممکن میباشد.
تحقیق پیشرو در قالب دو بخش کلی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در بخش اول به مسأله انتخاب آژانس تبلیغاتی پرداخته خواهد شد. در این راستا با بهکار گیری تکنیکهای فرایند تحلیل شبکهای فازی، دیمتل، ویکور و الکترهI رویکردی ترکیبی مدنظر خواهد بود. امّا در بخش دوم تحقیق یک مسأله تصمیمگیری چندهدفه در ارتباط با موضوع بودجهبندی تبلیغاتی ارائه خواهد شد. این مسأله با هدف بیشینه سازی اثربخشی تبلیغات در شرایط وجود چند محصول و چند دوره زمانی، تعداد بهینه تبلیغات انتشاری در هر رسانه را برای بازاری تفکیکی، به عنوان خروجی مسأله به نمایش خواهد گذاشت. از طرفی پارامترهای مدل در فضایی مبتنی بر عدم اطمینان مطرح و مدلی غیرقطعی ارائه شده است. این مدل غیرقطعی به کمک رویکرد بازهای بهینهسازی استوار مدلسازی و حل شده است. به منظور صحهگذاری و همچنین نمایش توانمندی مدل استوار ارائه شده، مطالعه موردی در ارتباط با یک شرکت ارائه دهنده خدمات اینترنتی در ابعاد کوچک ارائه شده است که از رویکردهای حل مختلف شامل روش دقیق حل مدل با استفاده از نرم افزار گمز و الگوریتم فراابتکاری ژنتیک با استفاده از نرم افزار متلب پیادهسازی و حل گردید. در نهایت نتایج حاصل از حل مدل با استفاده از رویکردهای مختلف با یکدیگر مقایسه خواهند شد. نتایج نهایی حاصله نشان از قابلیت بالای مدل استوار نسبت به مدل قطعی، در پاسخگویی به عدم قطعیت موجود در پارامترهای مسأله دارد.