چکیده
از مهمترین مشکلات بر سر راه شبکههای بیسیم، وجود تداخل و در نتیجه پایین بودن بازده طیفی در این سیستمهاست. برای بالا بردن بازده طیفی کاربرها باید به کانالهای متعامد دسترسی داشته باشند، اما این مهم همواره مهیا نمیباشد. سوال اصلی در اینجا این است که آیا میشود با ارائه روشهایی بدون داشتن کانالهای متعامد به بازده طیفی بالاتری دست یافت.
بر مبنای آخرین نتایج تحقیقاتی، با همکاری بین ایستگاههای پایه میتوان به این خواسته مهم دست یافت. غلبه بر این مشکل با استفاده از همکاری ایستگاههای پایه تا حد زیادی به این برمیگردد که لینک بکهال (بکهال مسیری است که هر یک از ایستگاههای پایه را به پردازشگر اصلی یا دیگر ایستگاههای پایه متصل میکند) دارای خطای محدود و ظرفیت نامحدود باشد. همکاری بین ایستگاههای پایه توسط عواملی از قبیل محدودیت در ظرفیت مسیر بازگشتی، ارتباط پذیری محلی، پیچیدگی پردازش، تاخیر و اطلاعات ناقص از کانال تحت تاثیر قرار میگیرد. حجم محاسبات مورد نیاز هنگامیکه کانال دارای فیدینگ سریع باشد و تعداد آنتنهای ایستگاههای پایه و کاربرها زیاد باشد بطور قابل ملاحظهای افزایش پیدا میکند. اما سوالی که در اینجا مطرح است این است که چه تعداد از ایستگاههای پایه همکار بهینه است. درست است که هر چه تعداد این ایستگاههای پایه همکار زیاد باشد عملکرد سیستم بهبود مییابد اما به نوبه خود باعث پیچیدگی سیستم میشود.
در این پایان نامه قصد داریم تا با مروری بر مخابرات همکاریگرایانه، و پیدا کردن تعداد بهینهی این همکاری روشهایی را برای بالا بردن نرخ قابل حصول در شبکه ارگادیک مطرح نماییم